۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه

0038

من کمک لازم دارم. من تنهایی از پسش بر نمیام. داروی زیگیلی چیه؟ داروی زیگیلی ِ رابطه چیه؟ یه نفر هست وسط رابطه مون. که حتی قبل از شروع رابطه زیگیلی بود. اول رابطه زیگیلی بود. هنوزم زیگیله. بابوشکا میگه تو حساس شدی. می گم چرا این آدم باید مهم باشه تو رابطه مون؟ میگه تو مهم ش کردی. می گم من دلم معاشرت با اونو نمی خواد، دوست توئه تو معاشرتتو بکن. میگه خب بریم. بریم خدافسی کنیم بریم. لعنت به تو زیگیل. که هر وقت، هر وقت، دقیقاً هر وقت سر و کله ات پیدا شد، ریدی و رفتی. رید و خوبم فهمیدی که ریدی.
گفتم بهش ایراد از منه که سیاست ندارم. هرکی جای من بود چنان خودشو پیش تو عزیز می کرد و جوری ریشه ی طرف و می زد که نفهمه از کجا خورده. من خرم. بلد نیستم. چیکار کنم؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر